توضیحات
دربارهی بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری در ایران چه میدانید؟ کتاب «مشق الفبا: محمد بهمن بیگی» روایتگر زندگی روشنگرانهی محمد بهمن بیگی است؛ مردی از ایل که تفنگ را زمین گذاشت و بهجای آن قلم در دست گرفت تا تمام کودکان ایل، چه دختر و چه پسر، خواندن و نوشتن بیاموزند و هرکدام به چراغی روشنگر برای آبادی ایران بدل شوند. این کتاب از مجموعهی زندگینامههای تصویری و داستانگونهی «زنان و مردانی که ایران را ساختند» منتشر شده است.
زنی در چادر درد میکشید و همزمان صدای بلند شیههی اسبی در دشت پیچیده بود. مادیان بیقرار بود و مردم ایل منتظر، چشم به چادر دوخته بودند که صدای شادی زنان در کوه ولوله انداخت. محمودخان به شادی تولد فرزندش تفنگ را برداشت و چند تیر به آسمان شلیک کرد. انگار میخواست از همان آغاز نام محمد بهمنبیگی را برای همیشه در آسمان به یادگار بگذارد. اما آیا واقعاً نام محمد بهمنبیگی در تاریخ ماندگار شد؟
بیشک، پاسخ این سؤال مثبت است. محمد بهمنبیگی، پسری که آن روز در ایل به دنیا آمد، نهتنها در کودکی چشموچراغ پدر بود، بلکه در سالهای جوانی به چراغی برای روشنایی تاریکیهای جهل و نادانی در میان مردم عشایر تبدیل شد. محمد، پس از سر گذراندن سختیهای بسیار، چادرهای سفیدی را برای سوادآموزی کودکان ایل برپا کرد تا در آن به تحصیل بپردازند. اما آیا دختران هم در این چادرها درس می خواندند؟ معلمان این کودکان چه کسانی بودند؟ نحوهی امتحان گرفتن از کودکان به چه صورت بود و…؟
با مطالعهی کتاب جذاب و تأثیرگذار «مشق الفبا: محمد بهمن بیگی» پاسخ این پرسشها را پیدا میکنیم.
از مجموعهی «زنان و مردانی که ایران را ساختند» کتابهای زیر منتشر شده است:
هنوز بررسیای ثبت نشده است.