توضیحات
پاپوتسا کوچولو آرزو داشت با مامانش به بازار بزرگ هزار تاجر برود. همان که هزار فروشنده و دکه دارد. ولی مامانش حاضر نبود او را آنجا ببرد. هرچه پاپوتسا اصرار میکرد، مادرش زیر بار نمیرفت که نمیرفت. او میگفت آنجا خیلی دور و شلوغ و پرسروصداست. اما دخترک آنقدر گفت و گفت تا مادرش بالاخره راضی شد. بازار پر از بوهای مختلف و خوراکیهای خوشمزه بود. پاپوتسا مدام این طرف و آن طرف میرفت؛ یک بار میرفت سراغ دکهی شیرینیفروشی و یک بار سراغ قفس پرندهها. او رفت و رفت تا جایی که دیگر خبری از مادرش نبود. وای… نکند او «خوشگل ترین مامان دنیا» را گم کرده باشد؟ حالا باید چطور او را پیدا کند؟ بچهها شما حاضرید با هم به کمک پاپوتسا برویم تا او را به مادرش برسانیم؟
کتاب «خوشگل ترین مامان دنیا» داستانی دربارهی دلبستگی ساده و شیرین بچهها به مادرشان است. ماریان بارسیلون که بیشتر کار تصویرگری کتابهای کودک را انجام میدهد، اینبار خودش دست به کار شده و نوشتن داستان و تصویرگری متن را به عهده گرفته است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.