توضیحات
کتاب تصویری «وایوو» داستانی با بنمایهی فلسفی است؛ داستانی برای فکر کردن. در این اثر، نویسنده کودکان را تشویق میکند که پیشفرضهای خود را دربارهی مفهوم خوبی و بدی کنار بگذارند و اینبار با دیدی تازه، عواقب کارهایشان را بسنجند و به درستی یا نادرستی هر اقدام فکر کنند.
«وایوو» موکل بادها بود. هروقت سروکلهاش پیدا میشد، دریاچهها پرآب میشدند، درختها شکوفه میدادند و قاصدکها به پرواز درمیآمدند. فقط مشکل این بود که «وایوو» کمی خوابآلود بود؛ البته خیلی بیشتر از کمی! وقتیکه «وایوو» خوابش میبرد گاه تا سی سال از خواب بیدار نمیشد. آنوقت بود که دریاچهها خشک میشدند، درختها بیشکوفه میماندند و هیچ قاصدکی هم به پرواز درنمیآمد. برای همین جوانانِ عاقل و زورمند، لباس جنگ میپوشیدند و به سراغ «وایوو» میرفتند تا بیدارش کنند. اما گاه سالها میگذشت و جوانها پیر و خمیده از سفر برمیگشتند؛ آن هم دستخالی! چون پیدا کردن «وایوو» اصلاً کار راحتی نبود. او هر روز به جایی میرفت و تازه اگر دست کسی به «وایوو» میرسید، باید جواب سؤالهای سختش را میداد! اصلاً، برای همین بود که جوانهای عاقل را میفرستادند پیِ او.
از طرفی، گاه وقتیکه سروکلهی «وایوو» پیدا میشد، از شدت باران سیل راه میافتاد! آیا اینجور وقتها هم بودن «وایوو» خوب بود؟ اصلاً چطور میشود که چیزی هم خوب باشد و هم بد؟! خوبی یعنی چه؟ اینها دقیقاً همان سؤالهایی بود که توی ذهن «وایوو» چرخ میخورد.
به نظر شما، از میان جوانان یا ریشسفیدها کسی میتواند جواب پرسشهای «وایوو» را بدهد؟ یا «وایوو» از ترس انجام دادن کار اشتباه، برای همیشه میخوابد و دیگر هیچ کاری انجام نخواهد داد؟
هنوز بررسیای ثبت نشده است.