نادی و ماشینش – مجموعه نادی

500,000 ریال

نادی کوچولو یک روز صبح با خوشحالی از خواب بیدار شد. گفت: «چرا این‌قدر خوشحالم؟ چرا دلم می‌خواهد آواز بخوانم و داد بزنم؟» بعد ناگهان یادش آمد: «معلوم است، معلوم است! من یک ماشین زرد و قرمز کوچک و قشنگ دارم که مال خودم است.»

10 عدد در انبار

- +

10 عدد در انبار