جنگ مسخره

120,000 ریال

پادشاه شکم گنده‌ای بود که روزهای طولانی حوصله‌اش سر می‌رفت. نه شکار، نه موسیقی، نه مطالعه، هیچ چیزی سرگرمش نمی‌کرد. هر روز صبح، با کالسکه‌اش از قصر بیرون می‌رفت، روی شن‌ها قدم می‌زد، برگشت و می‌خوابید.

ناموجود