توضیحات
رمان مصور و طنزآمیز «پنگوئنی به نام اینشتین» داستانی هیجانانگیز و پرماجرا دربارهی پنگوئنی اسرارآمیز است که ماجراجویی و سفر کردن را دوست دارد!
در یکی از روزهای سرد ماه دسامبر، خانم و آقای استوارت دستِ آرتور ششساله و خواهر بزرگش، ایموجن، را گرفتند تا دستهجمعی به باغوحش بروند. آقای استوارت دوست داشت شیرها را ببیند و خانم استوارت دلش میخواست به تماشای فلامینگوها برود. اما بچهها دلشان میخواست همهی حیوانات را ببینند؛ مخصوصاً که خانم استوارت قول داده بود، حتماً به پنگوئنها سری بزنند.
وقتی به این بخش رسیدند، بچهها از پنگوئنی خوششان آمد و خانم استوارت هم برای دلخوشی آنها رو به پنگوئن گفت: «درِ خانهی ما همیشه رو به پنگوئنها باز است!»
اما راستش را بخواهید پنگوئنها نمیدانند که آدمها کی حرف الکی میزنند و کی راستکی! برای همین هم پنگوئن داستان ما همان شب کولهاش را جمع کرد و یکراست آمد پشت درِ خانهی خانوادهی استوارت! تعجب کردید؟ راستش را بخواهید خانم و آقای استوارت هم اول اولش از دیدن «پنگوئنی به نام اینشتین»، درست، پشت درِ خانهشان تعجب کردند. اما دیگر کار از کار گذشته بود! چون آرتور و ایموجن تصمیم خودشان را گرفته بودند. آنها عاشق اینشتین شده بودند و میخواستند برای همیشه او را پیش خودشان نگه دارند؛ مخصوصاً اینکه کمی بعد، با زیرورو کردن کولهی اینشتین چیزهای جالبی پیدا کردند! آیا اینشتین واقعاً یکی از پنگوئنهای باغوحش لندن بود یا …؟ به نظر شما، کسی اینشتین را تعقیب میکرد؟
شاید وقتش رسیده است که آرتور و ایموجن برای سر در آوردن از این ماجرا حسابی کارآگاهبازی درآورند!
شک نکنید که خوانندگان هفت تا هفتادساله عاشق این کتاب میشوند. پس اگر یک روز پنگوئنی پشتِ در خانهتان سبز شد، فرصت را از دست ندهید و بلافاصله او را به خانهتان دعوت کنید!
روزنامهی تایمز، در سال ۲۰۲۱، کتاب «پنگوئنی به نام اینشتین» را به عنوان بهترین کتاب کودک انتخاب کرده است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.