فنقلی و آنتون

400,000 ریال

فنقلی گفت: «ای خدا، همین کم بود! او نمی‌داند مادرت مریض است. نمی‌داند تو باید هم غذا بپزی و هم پول دربیاوری؟»

آنتون با کنجکاوی پرسید: «از کجا باید بداند؟»

فنقلی گفت: «خب معلوم است؛ از خودت.»

آنتون گفت: «ترجیح می‌دهم زبان به دهن بگیرم و چیزی نگویم.»

4 عدد در انبار

- +

4 عدد در انبار