توضیحات
به نظر شما، دریا چه رنگی است؟ کتاب تصویری «نه قرمزه… نه زرده…» داستانی فانتزی دربارهی تفاوت دیدگاهها و البته حل مسئله است؛ داستانی فلسفی که به بچهها نشان میدهد حقیقت موضوعی ثابت است و آنچه باعث اختلاف میان موجودات میشود تفاوت دیدگاههاست.
صبح آن روز، ماهر و لینا با ترس و وحشت از خواب پریدند. خانهشان داشت با همهی پنجرهها، درها، دیوارها، کمدها، میزها و تختخوابهایش میلرزید. شاید زمینلرزه شده بود! ماهر تندی رفت پشت پنجره و به بیرون نگاه کرد. وای خدای من! ابر غولپیکری از گردوخاک رنگی، با سرعت، از ساحل بهسمت خانهی آنها میآمد. ابری که گاه زردرنگ بود و گاه قرمز. ماهر با دقت و تعجب به آن تودهی عجیبوغریب نگاه کرد. گردباد، هم بال داشت و هم چنگال! مگر چیزی عجیبتر از این هم وجود دارد؟
چیزی نگذشت که تودهی ابر به خانهی ماهر و لینا رسید، در خانه را هل داد و خودش را انداخت توی خانه… تعداد زیادی خرچنگ و مرغ دریایی به دیر و دیوار خوردند و یک عالمه سطل رنگ توی اتاق پخشوپلا شد! یعنی، چه اتفاقی در حال رخ دادن بود؟
کمی که زمان گذشت خرچنگها و مرغهای دریایی به هوش آمدند. آنها با عصبانیت زل زده بودند به یکدیگر. یکی بالهایش را تندوتند باز و بسته میکرد و آن دیگری چنگالهایش را به هم میکوبید! اینطور که پیداست پای یک دعوای درستوحسابی در میان است. اما دعوای آنها بر سر چه موضوعی است؟
هنوز بررسیای ثبت نشده است.